جایگاه فلسفه در تاریخ فرهنگیاجتماعی قاجار و تداوم آن در مکتب فلسفی متأخر تهران
|
احمد علی حیدری* |
|
|
چکیده: (5610 مشاهده) |
در روزگار قاجار با دو گروه از اهل معرفت مواجه میشویم، که یکی به مادهی فرهنگی اسلامی مجال مواجهه با صورتهای نوین فرهنگی را نمیدهد و مترصد است آن را در همان هویت پیشین مصون دارد؛ و دیگری، گروهی هستند که چندان دل در صورتها و دستاوردهای درخشان تجدد دارند، که مادهی فرهنگ بومی را برای دریافت و درک این نوظهورها حاوی هیچ استعدادی نمییابند. مقاله، با رجوع به مبادی «هستی شناختی»، در صدد بیان این نکته است که مواجهه با دستاورهای فرهنگی تجدد، ضمن اینکه آشنایی مستوفایی با مبادی حکمی و نظری آن لازم دارد، تعهد و الزام ویژهای را در قبال سنت و سابقهی فرهنگی خود میطلبد؛ تا مجالی درخور برای برساختن ترکیبی اصیل و موافق با مقتضیات حکمت و وجود برای این دو تأمین کند و بدین ترتیب امکانی شایسته برای مشارکت فعال اهل نظر این سرزمین در فرهنگ جهانی پدید آورد.
|
|
واژههای کلیدی: حکمت و فلسفه، قاجار، متجددان/ علما(ی) قاجار، غرب، سنت، مواجههی فرهنگی، مکتب فلسفی تهران، مارتین هیدگر |
|
متن کامل [PDF 310 kb]
(2058 دریافت)
|
ترویجی: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1395/4/9 | پذیرش: 1395/4/9 | انتشار: 1395/4/9
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|