این مقاله در صدد پاسخگویی به این سؤال است که چرا شریعتی برای اسطوره اهمیتی بیشتر از تاریخ قائل شده است؟ و با طرح این پرسش، ضمن بررسی مفهوم و معنای اسطوره و تعاریف متفاوتی که از آن شده است، اسطوره را در چارچوب نظریات مثبتنگرانه ارنست کاسیرر که اسطوره را شکل معینی از تجربه و شیوهی خاصی از عینیت بخشیدن به جهان دانسته، در اندیشهی شریعتی بررسی و دنبال کرده است. نتیجه این که شریعتی با آگاهی از وجوه مثبت اسطوره و کاربرد وجه تخیلی و ادراکی آن در برانگیختن کنش جمعی و آگاهیبخش، آن را به عنوان تاریخی که باید میشد و نشد، در برابر تاریخ موجود قرار داده و برای اساطیر حقیقتی بیش از تاریخ قائل شده است.
تکمیل فرم تعهدنامه و امضای همه نویسندگان برای ارسال مقاله به داوری الزامی است. پس از تکمیل فرم می بایست در بخش ارسال فایل مقاله بارگذاری شود. جهت دریافت فرم این بخش را کلیک فرمایید.