دشواره ی کاربست فرضیه در پژوهش های تاریخی
|
محسن خلیلی* |
دانشگاه فردوسی مشهد ، mohsenkhalili1346@yahoo.com |
|
چکیده: (5465 مشاهده) |
پژوهش تاریخی، با بهرهگیری از اسناد معتبر صورت میگیرد، اما حضور نداشتن در صحنهی واقعه، باعث میگردد پژوهشگر نتواند به طور زنده، دادههای مورد نیاز را جمعآورد. همین امر، سبب میشود پژوهش تاریخی دچار ضعف شود؛ زیرا محقق ناچار میشود گسست میان مدارک به دست آمده را با حدس و تفسیر پر کند. پرسش اساسی آن است که علم تاریخ، چگونه میتواند با فرضیه همنشین شود؟ فرضیهای که از اساس، موجب جهتدار شدن شیوهی خوانش متون تاریخی میگردد و تاریخ واقعی یک رویداد را به قرائتی خاص از یک رخداد بدل میکند؟ وضع مسئلهانگیز آن است که علم تاریخ از جنبهی یک انتظام دانشورزانه، بدون تعامل با دیگر شاخههای علوم انسانی، گیرایی کافی ندارد؛ زیرا به زنجیرهای بیپایان از رویدادهای تلنبار شده بدل میگردد. وانگهی، کمکگیری متقابل آکادمیک نیز سبب میگردد اصل واقعهی تاریخی شناسایی نشود. فرضیهسازی، تیغ دو دم علم تاریخ است، هم ناجی است هم نافی. |
|
واژههای کلیدی: کلیدواژهها: تاریخ، پژوهش تاریخی، فرضیه، کارویژهی فرضیه، دشوارهی تاریخ. |
|
متن کامل [PDF 3657 kb]
[English Abstract]
(1335 دریافت)
|
ترویجی: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1393/11/14 | پذیرش: 1393/11/14 | انتشار: 1393/11/14
|
|
|
|