«وحشی» از جمله مفاهیم کلیدی است که در آثار تاریخنگارانه، به کرات استعمال شده است؛ لیکن تا کنون درباره آن تفکر و تعمق نشده است. این مفهوم آنچنان نزد عقل سلیم انسانها بدیهی انگاشته شده است که توان اندیشیدن به آن را از مورخان سلب کرده است. از این رو بازاندیشی در خصوص چنین مفاهیمی، ضروری به نظر میرسد. لذا مقاله حاضر با اتخاذ روش پدیدارشناسی هوسرلی درصدد است تا پیرامون این اصطلاح به تفکر بپردازد. در ابتدا، با تعلیق و اپوخه وحشی تصورات ماتقدم متعارف کسانی چون کریستنسن، باسورث، گروسه، مورگان و ... رها شد و متعاقب آن شناسایی نوئم و نوئز آغاز شد. حال این مفهوم وحشی معطوف به چه معنا و دلالتهایی است که باید با اپوخه کردن(تعلیق کردن) آن، به سوی ماهیت اصیل آن ره پیدا کنیم؟ با مطالعه و بررسی جوامع به اصطلاح «وحشی» در مطالعات تاریخنگارانه، این نتیجه حاصل شد که نوئم آنان در زمره صحراگردان بودهاند و متمدنان به عنوان نوئز وحشی را برساختهاند. مقاله حاضر به چگونگی برساخته شدن مفهوم وحشی میپردازد و سعی دارد تا از ماهیت پدیدار وحشی پرده بردارد.
تکمیل فرم تعهدنامه و امضای همه نویسندگان برای ارسال مقاله به داوری الزامی است. پس از تکمیل فرم می بایست در بخش ارسال فایل مقاله بارگذاری شود. جهت دریافت فرم این بخش را کلیک فرمایید.